"دنیای مجازیه لعنتی"
وقتی میگم لعنتی بی جهت نمیگم
اونقدر لعنتی که وقتی ازهم دلخور میشیم حتی فرصت نمیکنیم عذر خواهی کنیم حتی نمیتونیم چشم تو چشم بشیم و بگیم لامصب منظور من چیز دیگه ای بود
بهم فرصت بده توضیح بدم جبران کنم
اونقدر لعنتی که دیگه نمیتونی بین مخاطبات دیگه پیداش کنی اگرم پیداش کنی دیگه جوابی نمیشنوی ....
اونقدر لعنتی که وقتی دو نفر بهم میرسن و شروع به شعار عاشقی سر دادن میکنن ، پلک نزده میبینی وسطه ی رابطه ی نفره نشستی و خیره ب انلاین بودنش داری روزاتو ب شب میرسونی و شبات و به روز
دیگه داستان شیرینه دلیت اکانت که خودش دنیاییه
ب خودت میای میبینی اونی که دیروز باهاش درد و دل میکردی امروز دلیت اکانت شده و فردا ی نفر دیگه با دیالوگ و نگارش اشنا ولی اسمی جدید میاد بهت سلام میکنه و فکر تو رو به دنیای دیروزت میبره
اونقدر لعنتی که برای ثابت کردن خودت مجبوری زیباترین تو پرفایل باشی مانکن خاص خوش چهره دخی شیطون ارش کماندار گاهی هم رابین هود میشی و سیندرلا
اونقدر لعنتی که گاهی هویتتو تغییر میدی یک زنی پر از ناز و کرشمه اما تبدیل به جواد مکانیک میشی و ....
و گاهی مردی پر از مردانگی اما میگویی زنی هستی بی پناه ماندانای تنها...
اونقدر لعنتی که خییلی زود داداشی و ابجیات و فراموش میکنی فقط با تغییر یک عکس یک اسم ....
دنیای مجازی لعنتی پر از ابهام سوال ...
ما کجا ایستاده ایم
روی مدار تظاهر
کمی خودمان باشیم ...